loop="-1" > زرشک! :: خان چوبان -تسوج

خان چوبان -تسوج

خان چوبان شخصیتی محق و همچنین مظلوم و سربلند در داستان سارای بود و شهر ما تسوج هم با اینکه محروم و بی نصیب مانده ولی سرافراز صحنه های تاریخ و رشید جبهه های حق علیه باطل است . به همین جهت نام این وبلاگ را خان چوبان انتخاب کردیم.
تسوج شهری در میان استان های آذربایجان شرقی و غربی که قدمتی به اندازه تاریخ دارد ولی جمعیت و وسعت فعلی آن یک دهم جمعیت تاریخی آن نیست .
این وبلاگ فقط و فقط برای بیان محرومیت ها و دردهای این شهر و همچنین بخش تسوج (با 151 شهید) فعالیت می کند و نویسنده آن از هرگونه وابستگی به شخص یا گروهی مبراست .

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

زرشک!

سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۵ ب.ظ


چندیست با گسترش رسانه‌ها و فضای مجازی، و البته اختلاط زبان گفتار و نوشتار، هر کسی هر طور دلش می‌خواهد و عشقش می‌کشد می‌نویسد. ازآدم‌های عادی گرفته تا شورای شهر ما ، حرفها و نوشته‌هاشان پر است از مربا و هلو و شفتالو و.....چیه ؟؟؟؟؟ ببخشین ؛ پر است از دلسوزی و جگر سوزی و اخیرا هم ""آدم سوزی ""و بهتر است بنویسم ایضأ "شهردارسوزی" و از کلی غلط نوشتن گرفته تا غلط گفتن و غلط القا کردن والبته غلط رفتن راه !!! در همین فضای مبارک مجازی هم اتفاقاً یکی از شوراهای شهرمان که به قول خودش اندیشه اش Bright هست که به نظرم بیشتر از دفتر شورا و رسیدگی به مشکلات مردم در همین فضای مجازی پلاسیده و به بازی جدیدی که اخیرا هم مد شده "یعنی « نظر دهی در وبلاگ تسوج«" مشغول است و ظاهراً گوش کسی بدهکار حرف های ایشان نیست. ما مردم رعیت هم هر چه نقش «مظلوم» را بازی می‌کنیم بازهم فایده‌ای ندارد!
پس از مدت ها عزلت نشینی، خواستم با گشت و گذاری در فضای خبری شهر، بلکه بر اثر حرفهایی که بغض شده و گلویمان را به درد آورده، سخنان مشفقانه ناصحان و صداقت و جامع نگری بلند نظران، به دور از مصالح و منافع فردی، تجدید قوائی کرده باشم! ولی علی رغم رسم معمول در ایام عزاداری، که توصیه می شود خانه دل نیز تکانیده شود، مشاهده شد برخی آقایان شورا هنوز با سیاه نمائی دیگران درصدد توجیه فکر و ایده خود و یا کس خاصی هستند! تا خانه تکانی در دل خود و بند وبساط شورای سوم....!
چه خوب است در اظهار نظرها به عملکرد دیگران ایضاً " شهردار محترم"، به افکار عمومی به عنوان بایگانی تاریخ که عملکرد خوب و بد مدیران یا منتخبان را ضبط دارد، نیم نگاهی بیندازیم و تصور نشود مردم، خدمت و یا کم کاری را فراموش می کنند و صالح و طالح را از هم نمی شناسند.
در این وادی وانفسا و نیز شهر محروم و مظلوم ، ظاهراً هر کس به دنبال اظهار نظری عالمانه و خیرخواهانه و اخیرا "محترمانه " در باب شهراست و برای بدست آوردن منافع خود تصمیم به تخریب شخصیتی" مثلا شهردار" به هر نحوی می کند. این رسم نادرستی است که منتخبان مردم در فضای مجازی و بیرون از این فضا، از قبال مردم یک شهر بر کسی روا می دارند!!
بعضی‌ها اصلا لازم نیست حرف بزنند. یک کلمه بگویند، خروار خروار تحلیل از سر و کولِ موافق و مخالف می‌بارد. حتی یک تعریف و چاپلوسی، حتی یک نظر با ادبانه و البته ایضأ "محترمانه". افسوس که بعضی‌ها سکوت نمی‌توانند بکنند!!! اگر اینگونه میشد خیلی کارها به روال عادی پیش می رفت.

واقعا این گونه کارها که در آستانه تغییر درمدیریت شهرداری است، کار درست و به جایی است؟ چگونه می توان این گونه رفتارها را با شعارهای دلسوزی و کمک به پیشرفت شهر جمع زد؟ در هر برهه زمانی گروهی به عنوان مسئولین این جامعه، چه کوچک یا بزرگ، انتخاب می شوند؛ آنها در دوره خدمت خود ممکن است دارای مشکلاتی در انجام کارشان باشند، ولی از آن طرف باید منتقدان بعد درست و منطقی که برای انجام وظایف در نظر گرفته شده را شناخته و در جهت آن حرکت کرد.
یک برنامه مدون هر چند تمام و کمال باشد، اما در عمل، که به واقع زمین بازی آنها به شمار می رود، شاید مسیر های سختی برای آنها وجود داشته باشد و این مشکلات در پیش روی شان قابل پیش بینی نبوده و اینرا نباید تعمیم به همه مسئولینی که روی کار اند داد.
نباید فراموش کرد که اعضای شورای شهر منتخبان مردم هستند و تا روز پایانی خدمت به پشتوانه رای ملت روی کارند. بررسی شورای کنونی در مدت 3 ماه اول کار، بیشتر جنبه تخریب شخصیت شهردار و انتخاب شهرداری دیگر را دارد تا حل مشکلات شهر و مردم. 
نمیدونم حالا واقعاً کسی که دکتر مرغ و خروس و احشام هست و دیگری که حقوق قضا و جرم شناسی و یا فلسفه و منطق خونده یا معلمینی که شیمی و علوم ابتدایی رو خوب بلد اند میتونن به درد مردم و شورا بخورن...؟؟؟ شما بگین میشه؟؟
حالا فکر کنید کسایی که عمران و شهرسازی و معماری و رشته های مرتبط به اینها رو خونده بودن بیشتر به درد میخوردند یا اینها....؟؟؟

رشته مرتبط با شورا چیه؟ چند نفر از این آقایون تحصیل کرده رشته ی مرتبط دارند؟از این عناوین دکتر ومعلم و وکیل که بگذریم...میرسیم به یه عنوانی به نام حاج (به قول همشهری ها حاج آوا) یکی میتونه برای من توضیح بده این رشته اش از کجا اومده؟تجربه تلخ شورای سوم ناشی از عدم اعتقاد به کار گروهی و عدم خویشتن داری اعضای آن بود. شواهد و قراین نشان می دهد شورای چهارم شهر نیز در مسیر ماجراجویانه شورای قبل پاگذاشته است. در چند وقت اخیر تفکر خود خواهانه ، عدم هماهنگی شورا و قهر غیرمسئولانه بر شورای جدید سایه افکنده و احساس می کنم سرنوشت نافرجام آن از همین ابتدا معلوم است. درحالی که شهرهای دیگر با انتخاب شهرداری در حد "وزیر" و در سایه اتحاد و یکپارچگی، در حال جهش به سوی آینده هستند شما درحال نقض ابتدایی ترین حق، یعنی انتقاد سازنده و دلسوزانه اصحاب قلم شده اید و اخیراً هم در نظرات تان آنها را غیر منطقی و نا آگاه مطرح کرده اید. و خود را علامه دهر نشان داده اید.!!!
اگر خدای ناکرده شعور مردم را به سخره گرفتید، خیانت در امانت کرده اید. این اعتماد ماست که به همراه شهرمان نزد شما به امانت است.کارهای بزرگ، آدم های بزرگ می خواهد و مهمترین ویژگی آدم بزرگ غلبه برخودخواهی و غرور است.
آهااااای مردم ! کجایید؟ 
این هم متخصص هایتان! دیدید شورای سوم را که چطور امانت داری رأی تان را کردند؟دیدید که همه آن حرف های قشنگ شان شعار هایی پوچ و بی پشتوانه بود؟!؟! دیدید که چه شد! برگردید!
اما این همه تلخی ماجرا نیست. 
وجه زهرآگین عدم همدلی و عدم موفقیت شما – خدای ناکرده - اتفاق دیگریست. خرمن گندم که ماحصل ماه ها زحمت و عرق ریختن کشاورز است، با یک جرقه کبریت در کمتر از ساعتی دود هوا خواهد شد. از تشکیل اولین شورا در سال ۷۸ تا امروز چهارده سال است که قشر جوان و تحصیل کرده شهرمان دست و پا می زند تا جایگاهی که شایستگی اش را دارد را به چنگ آورد. امروز بعد از چهارده سال این تلاش به ثمر نشسته تا “کدخدا” ها کنار بروند و “مدیران جوان ” بیایند.
اگر شورا به جای برچسب خدمت، برچسب هواداری این جریان و آن جریان بخورد و درگیر تنش های فرسایشی شده و از کار اصلی اش باز بماند، اگر به هوای زمین و امتیاز و رانت دستتان آلوده شود، اگر به جای یک شورای پنج نفره، پنج شورای یک نفره تشکیل دهید، اگر مصلحت شهر و شهروند را به پای منفعت شخص و محله قربانی کنید، اگر غره شوید و خود را ملزم به پاسخ گویی به مردم نبینید، اگر به امید حرکات پوپولیستی و عوامفریبانه بنشینید و تخصص و تعهدتان را دم در شورا پارک کنید، اگر دروغ های مصلحتی را جایگزین صداقت و یک رویی کنید و در یک کلام: اگر خدا و خلقش را فراموش کنید، آنگاه عوارضش فقط این نیست که مردم از شما پنج نفر روی بر می گرداند که اعتماد مردم از یک نسل سلب خواهد شد.
اگر خدای ناکرده رفوزه شوید، پنج نفر رفوزه نشده اند که یک نسل رفوزه می شود.به تبع آن نسل جوان شهر تسوج می باید جور خطای شما را بکشد و دوباره از صفر شروع به جلب اعتماد مردم کند. 
سنگینی نگاه نسل آینده را بر شانه های خود حس کنید.
در پایان از اینکه بر روی منبر وعظ و خطابه و نقد رفتیم از همه شما بزرگواران عذر خواهی می کنیم. 
این نوشته را به پای دو چیز بگذارید: دوستی عمیق ما با شما و دلسوزی عمیق ما و نسل ما برای شهرمان تسوج 
شهری که می دانیم شما رویاهای شیرینی برای ساختنش دارید.


آلبالو 

خان چوبان

۹۲/۱۲/۱۳
خان چوبان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی