روایتی از تند خویی یکی از اعضای شورا

نمی  دانم اگر  در  شهری مثل تسوج  وبلاگ های  انتقادی  نبودند چه می  شد . شهری  کوچک و شورایی   که فقط  و فقط  اهل  حاشیه اند .  اگر  این وبلاگ ها نبودند  عجب  زندگی  زیبایی  داشتیم .  اما حال که آنها هستند پس  برای پیشرفت تسوج باید از  بین بروند . اصلا یکی  از  موانع  پیشرفت تسوج همین وبلاگ های  انتقادی  و کلا اینترنت است.  

اما واقعا عملکرد ما به گونه ایست که نیاز  به وجود آنها نیست ؟

مدتی  است وبلاگ آغ داش  عملکرد شورای  اسلامی شهر  تسوج!!!!! و مخصوصا شهرداری  را به شدت زیر سوال برده  و با بیان کاستی ها  و اشتباهات شورای  محترم  عرصه را شدیدا برای  این عزیزان تنگ کرده است و شهردار  را نیز  در  شرف استیضاح قرار  داده . 

اما از آنجایی  که شورای  شهر   بر سر هیچ یک از  تصمیم های  خود نایستاده است   این قضیه نیز  به فردا سپرده شد!!

شورای  شهر  تسوج  در  همان آغاز کار   با شهرداری  آمد  و امید ها را که خیلی  وقت پیش  از  تسوج رخت بر بسته بود  به  شهر  باز  گرداند!!! این امید ها با چراغ های  زیاد  شروع شد و  با تیرک های  فرو افتاده  در  حال تمام شدن  است . شورایی  که  همواره حواشی  آن بر متونش  چربش  داشته تا  یکی  از  پر خبر ترین های  روزگار باشند .  حال می  توان یکی  از  بزرگترین خبر گزاری  ها را در  تسوج افتتاح کنیم چرا که  اینجا هیچ کس  به خبر نیست و  همه مثل بایقوش  شب  و روز  مراقب  اوضاع هستند . البته آنقدری  خبر هست که یک خبرگزاری  بزرگ با 150 کارمند و خبرنگار  مشغول شوند!و شورا و شهرداری بار  تولید خبر را به تنهایی  به دوش  کشیده اند .

وبلاگ دروغگوی !!!!!! آغ داش  مقصر  اصلی  اوضاع زشت شهر  است و باید  با شدیدترین القاب  و زشت ترین کلمات مورد خطاب  قرار  گیرد  و این حکمی  غیر قابل تجدید نظر خواهی  است .
اما  اینجاست که سوالی  پیش  می آید  :
در  مقابل آدم دروغگویی  !!!!! مثل آغ  داش  چه باید کرد ؟ 

و چاره کار  در  مقابل آدمی  که پشت نقاب  در  حال تشویش !!!!! اذهان عمومی  است  چیست ؟

شورای  محترم شهر  آیا روش  صحیح برای  راحت تر  قضاوت کردن مردم جز این بود که مردم را روشن نموده و جوابیه ای  برای  آغ  داش  منتشر  می کردید .  یا اینکه همه  منتشرات  آغ  داش   راست راست بود ؟
در  شرایطی  که شورا  و شهرداری  برای   روشن تر  شدن موضوع می  توانست روشی  بسیار  آسان را انتخاب  کند و با احترام به مردم عزیز  جوابیه ای  صادر  کند و در  آن تمام ابهامات را به سادگی  رفع و  اعتماد  مردم را دوباره بدست آورد و پوزه دروغگویان!! را به خاک مالد ، روش  های  منقضی در  پیش  می  گیرد و  در  مرکز  شهر  نویسنده وبلاگ را با الفظ آنچنانی مورد تشویق  و پذیرایی  قرار  می  دهد .
البته شورای  مذکور  قبلا نیز  چنین اقدامی  را   در  مورد خان چوپانان  انجام داده بود و وی  را نیز تهدید به  تخریب  در  محل  کارش  کرده بود .
واقعا چه روش  مسالمت آمیزی  است - حریم خصوصی  افراد  و حتی  مردگانشان را مورد قضاوت و تقدیر قرار  دادن

خدا به داد کارمندانتان  برسد اگر  رفتارتان با آنها هم بدین سان باشد .
 
واقعه ذکر  شده از  چنان بار  فرهنگی  و  مدنی برخوردار  است که  هر  انسان فهمیده ای را  تحت تاثیر قرار  می  دهد  و  خود بنده را از  ساعت 11 تا 12 شب  در  شوک عمیقی فرو برد که  با داد و فریاد به خود آمدم !!!!!!!
در  شرایطی  که از نظر عملکردی   شورای  شهر از  شرایط  آرمانی  بسیار فاصله دارد و  جامه عمل  بر  هیچ یک از  وعده های  خود نپوشانده  از  ایشان خواهش  دارم  ،   حداقل حدود اخلاقی را رعایت نمایند .
حداقل داشته هایی را که تا به امروز  به آنها  می بالیدیم را از ما نگیرند .
تنها وعده ای  که  شورای  شهر  به آن عمل  کرده عوض  کردن شهردار  و براندازی !! شهردار  قبلی  است  که آن هم وسیله ای برای  انجام اهداف  بوده و نه خود هدف  .

مسلماً اگر  چنین پیش  رود شورای  محترم  مشغول  فحاشی به  منتقدین  خواهد شد و مجالی  برای   انجام وظایف نخواهد ماند .
خاطرم کمی  مکدر  است اما قول  های  شما مثل  هندوانه یلدا شده .

هنوز  مشکلات پادگان سر جای  خود است .
هنوز  مشکلات خیابان شهید  مطهری   سر جای  خود است .
هنوز  تیرهای  برق در  تسوج مثل بازی  مار  پله ، پله پله است .
 هنوز  وقتی  تصویب  می کنید شهردار  را استیضاح کنید  از  رایتان بر می گردید .
هنوز  اگر  میخواهید مجتمع ستاره شهر  را بسازید مرددید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
و بسیار وعده هایی  که  سفید در آمده اند .

 و در  نهایت به قول  امیر پارا :

ببین بزرگوار اینهایی  که علیه ما شعار  می  دهند پول  گرفتند و  تازه خودتون هم دارید می  بینید 10 نفر  بیشتر  نمی  شوند !!!!!!

خادم مردم تسوج - خان چوبان

............................................................................................................................................................................

با غـبان اولماسـا بـیر باغـدا آچـیلماز لالاسی  
ائوه غم کولگه سالار اؤلسه اوشاقـلار آتاسی 
هر ائوین شور و صفا رونـقی گئـت گلدن اولار  
وای اگر بـیر آدامین باغلی قالار قـاپ باجاسی 

 بورنوموزدان آنادان امدیگیمیز سوت گله جک   
تا دولا نیر باشیمیز اوستـده ضلالت زوپاسی
بـیز دئدیک آششیغیمیز آلچئ دوروب ظلم اؤله جک 
هله حالوا دادی وئرمیر او عدالت قوراسی