loop="-1" > خان چوبان -تسوج

خان چوبان -تسوج

خان چوبان شخصیتی محق و همچنین مظلوم و سربلند در داستان سارای بود و شهر ما تسوج هم با اینکه محروم و بی نصیب مانده ولی سرافراز صحنه های تاریخ و رشید جبهه های حق علیه باطل است . به همین جهت نام این وبلاگ را خان چوبان انتخاب کردیم.
تسوج شهری در میان استان های آذربایجان شرقی و غربی که قدمتی به اندازه تاریخ دارد ولی جمعیت و وسعت فعلی آن یک دهم جمعیت تاریخی آن نیست .
این وبلاگ فقط و فقط برای بیان محرومیت ها و دردهای این شهر و همچنین بخش تسوج (با 151 شهید) فعالیت می کند و نویسنده آن از هرگونه وابستگی به شخص یا گروهی مبراست .

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

در حالی که طبیعت با تحولی نو، شکوفه های بهاری بر تن کرده و درختان وباغاتش، نوید بخش سالی پر محصول را می دهد یک دستگاه بیل مکانیکی با ورود به یکی از باغات بخش تسوج، دهها اصله درخت میوه را از هستی ساقط کرده و مالک این باغ را متحمل خسارات سنگینی کرد!

 روز سه شنبه ۱۸ فروردین ماه، در بی خبری یکی از باغداران تسوج، بیل مکانیکی اداره راه و ترابری، در یک اقدام سوال برانگیز وارد ملک او شده و در نهایت ناشکری و بی رحمی، در فصلی که همگان به شکرانه بهار و شکوفه زدن درختان، تلاشی مضاعف را پیشه کرده اند، دهها اصله درخت را از ریشه قطع کرد.

این گزارش حاکی است:  یک دستگاه بیل مکانیکی متعلق به اداره راه و ترابری شهرستان شبستر در یک اقدام تعجب انگیز و بی رحمانه، با ورود به حریم یکی از باغات کنار جاده روستای قلعه مراغوش از توابع بخش تسوج در آذربایجان شرقی،  ده ها اصله از درختان گردو و انواع میوه این باغ را از ریشه کنده و با خاک یکسان کرد.

مشاهدات عینی خبرنگار ما نشان می دهد که در این اقدام نابجا، ۲۱  اصله درخت گردو که دارای عمری حدود ۲۰ سال بودند و نیز دهها درخت سیب و آلبالو به طور کامل قطع شده و از بین رفته اند.

 مالک باغ با ابراز ناراحتی شدید از اتفاق پیش آمده با بیان این نکته که تاکنون هیچ تذکر و اخطاری از اداره راه و ترابری در مورد حریم نامشخص روستای قلعه مراغوش به وی نشده بود با ابراز شکایت از این کار انجام شده خواستار رسیدگی هر چه سریعتر مراجع قضایی به این موضوع شد.

بعد از طرح شکایت توسط مالک باغ به مراجع قضایی شهر تسوج, کارشناسان قضایی این بخش موضوع را در دستور کار خود قرار دادند.

احمد خانی عضو شورای حل اختلاف دادگاه شهر تسوج در گفتگو با خبرنگار ما گفت: این حادثه برای اولین بار است که در بخش تسوج رخ داده به طوری که هیچ اعلام قبلی و تذکری از طرف مسئولین راه و ترابری در این خصوص به مالک صورت نگرفته که در نوع خود قابل تآمل هست .

وی با ابراز تاسف از قطع درختان گردو و میوه گفت: شاید اداره راه و ترابری شهرستان شبستر دارای حکم قضایی محکم تری بوده اند که این چنین و در فصل بهار و آغاز رویش درختان، بدون هیچ اعلام قبلی درختان را از ریشه کنده اند!

وی با اشاره به قانون حریم احداث باغ ها در کنار جاده ها گفت: قانون با همه یکسان برخورد می کند و رافت اسلامی در قوه قضائیه یکی از اصول مهم هست به طوری که وقتی شخصی را به خاطر جرمی مجازات می کنند در پی جلسات مختلف در دادگاه تمامی موارد و جرم به شخص مجرم بازگو می شود و دفاعیات وی توسط دادگاه شنیده شده و مورد بررسی قرار می گیرد اما بااین حال واقعا تعجب برانگیز است که در این مورد چنین تذکرات و دفاعیه هایی صورت نگرفته باشد!

مهندس شریف کارشناس کشاورزی منطقه تسوج نیز با اشاره به قطع تعداد ۲۱ اصله درخت گردو و بیش از ۳۰ اصله نهال میوه،  این حادثه را در نوع خود بی سابقه خواند و افزود : در طول سالهای گذشته برای مثال برای تخریب تعدادی از ویلاهای غیر مجاز در کنار جاده صوفیان – مرند چندین بار اخطارهایی به صاحبان این املاک داده شد و مراجع قانونی نیز اتمام حجت کردند و سپس اعمال قانون شد ولی امروز ما شاهد تخریب یک باغ در سکوت و بدون اطلاع صاحب باغ هستیم.

در حالی که اداره راه و ترابری همواره به دلیل تنگناهای مالی و نبود وقت و فرصت و ماشین آلات کافی از اجرای طرح تعریض محور شبستر – تسوج عاجز مانده و این جاده قدیمی هر هفته شاهد تلفات مرگبار رانندگی است به کار گیری ماشین آلات راه و ترابری برای قطع درختان و نابودی فضای سبز و ایجاد نارضایتی در بین باغداران و شهروندان منطقه جای تردید و سوال بسیار است. ظاهرا ماشین آلات این اداره آدرس محل کار خود در حاشیه جاده را با یکی از باغات اهالی اشتباه گرفته اند!

با این حال این سوال همچنان باقی است که چرا این اقدام تخریبی حتی در صورت داشتن محمل قانونی، در فصلی دیگر و بعد از برداشت محصول صورت نگرفته است؟ چرا به خاطر بی تدبیری و خود محوری برخی، اکنون شاهد نابودی محصولات ارزشمند باغی و دل نگرانی کشاورزان و دلسردی باغداران منطقه شده است؟

نگارنده: ابراهیم ایلخانی


۷ نظر ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۰۷
خان چوبان

روزگاری  است یکشنبه بازار  تسوج  به یکی  از  مشکلات اقتصادی  بخش تبدیل شده طوری  که  عده ای  صحبت از  ریشه کن کردن آن می  کنند و عده ای  از  ساماندهی اش  . اما تابحال  این درد التیامی  نیافته و ظاهراً هر  روز  بیشتر  بر پیکره  اقتصاد تسوج رخنه می  کند و عضو های  بیشتری  از  این بخش  را طعمه خود می  کند . بازاری  که  با وجود کوچکی منطقه  تسوج از  دیگر شهرهای شهرستان  بزرگتر  است  و  البته پر  رونق .
بازاری  که   نقدینگی را از  بخش  خارج می  کند و نسیه های  مردم رابرای  بازاریان باقی  می  گذارد .
چندی  پیش  مسئولین شهر  نیز   به خاطر وفور  مطالبات  و اعتراضات   تصمیم به برگزاری  نشستی  با  اصناف و کسبه کردند که ظاهرا  حواشی  در  آن بر متن چیره شده و  بلا نتیجه رها گردیده است .
اما  فلسفه وجودی  بازار  های  هفتگی  چه بوده ؟
 
از  آنجا که فلسفه وجودی  بازار های  هفتگی   عرضه محصولات تولیدی  روستاهای  جوار  و  مرکز  و تهیه ملزومات خود  از  همان نوع (یعنی  تولیدات دیگران) و علاوه بر آن موجب  تقویت ارتباطات اجتماعی  و انسجام بخشی  منطقه ای بوده و بدین ترتیب  موجب  رونق بخش   و یا شهر  می  گردیده اما اکنون در  تسوج یکشنبه بازار به علت گرایش  به مصرف کنندگی محصولات  دیگران  جزو مشکلات  این بخش  گردیده !

۱۲ نظر ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۲۷
خان چوبان

بعد از  اینکه کلمه توجیه اقتصادی  تنها دلیل و تنها توجیه مسئولان عزیز شده بنده هم وقتی  بهانه ای  برای  نخریدن یک کیلو گوشت برای  مصرف خانه پیدا نمی  کنم  عدم توجیه اقتصادی  را بهانه می  کنم و از  خریدن آن تفره می  روم .بالاخره ما هم مردم همین مسئولین هستیم  مگر  نه ؟

می  ترسم از  فردا این عبارت تکیه کلام شهردار  و شورا و فرماندار  و بخشدار  نیز  بشود که آن موقع خدا کمکمان کند .

مردم محروم بخش  تسوج سالهاست با این کلمات آشنا گشته و  عادت دارند مسئولینشان  در  پس  یا پیش  طرح هایشان آن را ضمیمه کنند . سالهای  نسبتا دور  بود که طرح مطالعاتی  سد شش میلیون متر  مکعبی تسوج -الماس مورد مطالعه قرار  گرفت و فرماندار  وقت جناب  آقای  کرمی  بر اجرای آن  تاکید داشت .  حتی  جناب  آقای  دکتر  محمود احمدی  ن‍ژاد هم  در  دوره اول  ریاست جمهوری  در  جمع مردم شهرستان آن را به مردم تسوج وعده داد  .

و بالاخره با مهر  عدم توجیه اقتصادی  و  نیز  لزوم نجات دریاچه ارومیه به تاریخ پیوست . و اینگونه بود که با عدم اجرای  این طرح دریاچه عزیز ارومیه نجات یافت !!!

۳ نظر ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۳۰
خان چوبان

حدود ساعت 2/30 دقیقه دیروز  یعنی  93/12/4 بود که صدای  بلبلی  زیبای  پیامک موبایلم به صدا در آمد و من هم که خسته از  اس ام اس  های  تبلیغاتی  و اطلاع رسانی  و غیره  از  خیر  نگاه کردنش  گذشتم . شب که داشتم پیام های  نخونده گوشیم رو  حذف  می  کردم چشمم به چشم  پیامک قابل ذکری  خورد :

نوشته بود :

به اطلاع همشهریان گرامی  می  رساند  : بینایی  سنجی   از  کودکان 2 الی  7 سال  سه شنبه مورخه 93/12/5  در  روح زنده 1 و پنجشنبه مورخه 93/12/7 در  روح زنده 2
به محض  دیدن این پیام یاد پیامی  افتادم که دقیقا در  ساعت 13 روز   سه شنبه مورخه 93/11/21  به همین شماره اومده بود و 

نوشته بود :

به اطلاع همشهریان گرامی  می  رساند  : بینایی  سنجی   از  کودکان 2 الی  7 سال  سه شنبه مورخه 93.12.21  در  مرکز  بهداشتی  درمانی  تسوج  و همون روز  ساعت 13 ظهر  اس ام اس اومده !!!!!!!!!!!!!!!
۲۱ نظر ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۴۵
خان چوبان

چند روز  پیش  مطلبی  در  انتقاد از  فحاشی  یکی از  اعضای  شورا به یکی  از  منتقدین شهر  منتشر  کردیم و از  ایشان گلایه نمودیم اما  ظاهرا بعضی  ها  مدام تخریب  را با  انتقاد  در  هم می  ریزند   حال عمدا یا سهواً !!

برادر  من  ما از  شورای  محترم در  مقام شورا انتقاد کردیم و این عمل  زشت را در  خور  شان و منزلت شورا ندانستیم . اما شما دارید از  شخص  ر   انتقاد می  کنید و در  مورد گذشته ایشان  قضاوت می  کنید و حکم ارتداد ایشان را نیز  صادر  نمودید .  حال دم به دم دم از  دموکراسی  و آزادی  بیان بزنید و حقوق  دیگران را پایمال نمایید .  

اینکه عنوان کنیم فلانی  پرونده هایی  در  کل  دادگستری  های کشور  دارد.

اینکه  زحمات ایشان را در  هیات های  حسینی   زیر سوال ببریم  . اصلا مگر  ما در  جایگاه خداوند نشسته ایم که اینگونه می  گوییم .

اینکه سر شاخه  گلدکوئیست شدند و  قبلا جزو مفاسد اجتماعی  بودند.

والله ما شنیدیم یکی  که 100 تا زیر مجموعه داشته باشه  درآمد  ماهانه 41 هزار  دلاری  داشته  حالا باید  ایشون که 300 نفرو از  راه بدر  کردند یه در آمد ماهانه 123 هزار  دلاری  رو کجا خرج کردند ؟؟؟؟؟؟؟؟

اصلا باید بیایند و راجع به این توضیح بدهند .

و این  یک عادت است :‌ منتظر لغزش  یکی  هستیم تا  ما جملگی سرش آوار شویم 

واقعا این تخریب  است یا نقد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مثل مردانی  که  وقتی   ظرفی  از  دست  خانمشان در   خانه بیفتد  هزاران کار  قابل تقدیر  وی  را نیز  لگد مال می  کنند و  او را از  کرده های  خود پشیمان نموده و روانه خانه پدرشان می  نمایند تا از  مادرش  کمی ظرف  شستن بیاموزد !!!!

واقعا این تخریب  است یا نقد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بنده ضمن تقبیح  عمل  شورا  عمل  شما را که به زندگی  شخصی  افراد وارد می شوید  بر نمی  تابم .


زحمات شورای شهر  و شهردار و کل  مسئولین شهر  قابل تقدیر  است اما باید  در  صورت وجود کاستی  ها نقد شوند .

خدا حافظتان باشد . خان چوبان 

....................................................................................................................................

قورویوب دارداماریم ، گؤرنئجه قانسیزلامیشام

حؤصلم یوخدوبیرایش گؤرمه یه جانسیزلامیشام

قمه قداره لر آلتیندا چیخیبدیر بوجانیم

کسیلیبدیرامانیم ایندی امانسیزلامیشام

بیری بؤرکوم گؤتوروب باش جیغازیم لوت گؤرونور

خوتدا ، باشماقدا گئدیب آخ کی تومانسیزلامیشام




۲۳ نظر ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۳۵
خان چوبان

نمی  دانم اگر  در  شهری مثل تسوج  وبلاگ های  انتقادی  نبودند چه می  شد . شهری  کوچک و شورایی   که فقط  و فقط  اهل  حاشیه اند .  اگر  این وبلاگ ها نبودند  عجب  زندگی  زیبایی  داشتیم .  اما حال که آنها هستند پس  برای پیشرفت تسوج باید از  بین بروند . اصلا یکی  از  موانع  پیشرفت تسوج همین وبلاگ های  انتقادی  و کلا اینترنت است.  

اما واقعا عملکرد ما به گونه ایست که نیاز  به وجود آنها نیست ؟

مدتی  است وبلاگ آغ داش  عملکرد شورای  اسلامی شهر  تسوج!!!!! و مخصوصا شهرداری  را به شدت زیر سوال برده  و با بیان کاستی ها  و اشتباهات شورای  محترم  عرصه را شدیدا برای  این عزیزان تنگ کرده است و شهردار  را نیز  در  شرف استیضاح قرار  داده

اما از آنجایی  که شورای  شهر   بر سر هیچ یک از  تصمیم های  خود نایستاده است   این قضیه نیز  به فردا سپرده شد!!

۱۵ نظر ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۰۱:۰۰
خان چوبان

روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند


۱ نظر ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۳۰
خان چوبان


این روزها  عجب  فعالیتی  شروع شده  و وقتی  داری سایت ها رو دید می زنی  تا یکی  دو خبر خوشحال کننده از  عیدی  کارمند ها و شاید افزایش  حقوق  ببینی   و شاید سبدی  یا کالایی  ؟ !  چشمت همچین به آدمایی می افته که   از  هر  دری  مصاحبه کردن  . همونایی  که  قیافشون خیلی  برات آشناس   و همین یکی  دو سال پیش  زیاد می  دیدیشون .

همونایی  که  قبلنا زیاد رفت  و آمد می  کردند  . یه بارهم اومدن گفتن ابریشم جاده میزنه یا نمی  دونم جاده ابریشم می  زنه . ای بابا چه اهمیتی  داره  مهم اینه که نه ابریشم جاده زد و نه جاده ابریشم و سر ما همین طور بی  کلاه موند .

خدا رو شکر  همه جوره لوازم و اسباب  مصاحبه هم آمادس   از  وبلاگ های  جان بر کف  جهانی  واستانی  و روستایی  گرفته تا  موضوعات همه جوره و البته از  همه مهمتر  کاردانی  در  فن بیان  . مسائل  روز  ، مسائل  دیروز  و شاید هم فردا . از  فردا یادمون باشه  باز  زیاد اسم جاده تسوج مرندو میشنویم  آخه زمان انتخاباته .

۵ نظر ۱۰ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۵۸
خان چوبان
با وجود طرح مشکل نا به سامانی  کمپرسی  های  حامل  کود حیوانی  در  همین وبلاگ و در  سال گذشته  همچنان مسئولان محترم شهر  در  بی  تفاوتی  مطلق به سر می  برند و این موضوع باعث  شده  آنها جرات آفتابی  شدن در  مرکز  شهر را هم پیدا کنند. .
از  مسئولان محترم می  خواهیم این موضوع را یکبار  برای  همیشه حل و فصل  نمایند .


۳۳ نظر ۲۰ دی ۹۳ ، ۱۲:۲۴
خان چوبان

جناب  آقای  شورا  بهتر  است کمی در  مورد معنی  شوراتحقیق کنید :

  سری  به لغت نامه (سوزلوخ) بزنید :                                   

یکی  از  نقاط  عطف شورای  دوره چهارم شهر  تسوج اتحاد مثال زدنی  آنها در  بدو  خدمتشان بود  و نمونه آن اتحاد آرا در  انتخاب  شهردار   . اما چندی  است اوضاع نسبتا غمبار است  و ضرر رساننده . ضرر  اختلاف  شورا   مهمترین مقوله ای است که می  توان در  این برهه خاص  به آن پرداخت کرد البته اگر  از  سر لجبازی  و از  سر اصرار   طرح  تجاری  جدید در  زمین شهرداری  را بتوانیم  و بخواهیم که فراموش  کنیم . این اختلاف ها هر چند برای اهل  خبر و  انتقاد طعمه های  خوش  مزه ای  بروز  می  دهد اما اگر  از  بعد  عمران شهر  بررسی  شود ضرر های  عدیده ای  خواهد داشت . چنانکه 6 سال از  عمر  این شهر به خاطر اختلاف  شورای  پیشین با شهردار  سابق یا با خود به هدر  رفت و  اکنون چیزی  جز  افسوس  برای  ما عایدی  نداشته است . پس  از اینکه شورای سوم کار  خود را به پایان برد  بئش  بیر تسوج بیر ها و  اعتلاف  یئدی  مین و بیر  مردم را خوش بین به آینده کردند اما امروز   با دیدن این احوال  باید از  خوش  بینی  خود پشیمان شویم ظاهرا .

دوستی  می  گفت از  شورا هم انتقاد کن و  مخصوصا از بنده . امروز  به پیشنهاد دوستم لبیک می  گویم چرا که شورای  شهر  شدیدا نیاز  به انتقاد دارد .  آیا  آن روز  که به عنوان یک  شهروند عادی  از  عملکرد شورای  پیشین انتقاد می  کردید را به یاد دارید ؟

۱۸ نظر ۱۲ دی ۹۳ ، ۰۰:۱۴
خان چوبان